چرا باید تبلیغ کنیم و مزایای تبلیغات چیست ؟ - خبر طلایی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
true

فرصت را مغتنم ديديم و در پايان سال ١٣٩٦ كه از سال هاى ويژه و سخت براى فعالان صنعت و اقتصاد بود با جناب آقاى مسعود جعفرى يزدى مديريت كانون آگهى و تبليغات پرتو آفتاب رسانه به گفتگو نشستيم.
آقاى جعفرى كه بيش از يك دهه در صنعت تبليغات كشور فعال است و همكارى با حوزه مختلف از جمله بانك، بيمه، صنايع غذايى، لاستيك، شوينده ها و … را در سوابق خود دارد دليل تلاشش را اينگونه بر مى شمرد:
از نوجوانى وارد بازار كار شدم و حرفه هاى گوناگون را تجربه كردم، كار كردن بخش مهمى از زندگى من بوده است و هميشه در آن به دنبال چيزى بودم كه آن را در حوزه تبليغات يافتم. كارى كه آن را با اشتياق و افتخار انجام مى دم و لذت انجام آن تحمل سختى هاى راه را بر من آسان مى كند.
ياد اين شعر زيبا افتادم كه مى گويد: ” زندگى، برگ بودن در ميان باد نيست؛ امتحان ريشه هاست.”
براى آقاى مسعود جعفرى يزدى و همكارانشان در كانون پرتو آفتاب رسانه آرزوى موفقيت روزافزون داريم و سپاسگزاريم كه در شلوغى پايان سال وقتشان را به ما دادند.
چرا باید تبلیغ کنیم و در واقع مزایای تبلیغات چیست؟
در واقع تبلیغات یک ارتباط منظم و هدفمند است که با استفاده از شیوه های خلاقانه و نوین می تواند مخاطب را مجاب کند تا برای خرید کالایی مشخص و یا خدماتی خاص، تصمیم نهایی خود را بگیرد. به طور کلی تاثیر تبلیغات موثر بر ضمیر ناخودآگاه مخاطبان است ، اما همین تاثیرات نامحسوس و آرام می توانند بعد از مدتی تاثیر گذارد و یک کمپانی را به سوددهی برساند.به طور کلی تبلیغات مزایای زیادی دارد که به برخی از آنها به اختصار اشاره می شود :
– معرفی محصول جدید به بازار
تبلیغ نقش مهمی در معرفی محصول جدید در بازار بازی می کند. در حقیقت تبلیغات مشتریان را به خرید ترغیب می کند.
– گسترش بازار
تبلیغ، به تولیدکنندگان این امکان را می دهد تا بازارشان را گسترش دهند. همچنین تبلیغ کردن باعث کشف بازارهای جدید برای محصولات می شود و حفظ بازارهای موجود را نیز ممکن می سازد. از سوی دیگر تبلیغات نقش مهمی در ایجاد ارتباط میان محصولات تولید کنندگان با مشتریانی دارد که با آنها از لحاظ بعد مکان بسیار فاصله دارند.
– افزایش فروش
تبلیغ علمی، امکان افزایش فروش انبوه کالاها را افزایش داده و بر میزان فروش تاثیر مثبت دارد. به عبارت دیگر با هزینه کردن در بخش تبلیغات میزان فروش افزایش می یابد و فروش سهل تر می شود .
– مقابله با رقبا
تبلیغ موثر ، ابزار بسیار سودمندی برای مواجهه با فشار رقبا در بازار است. در حقیقت تبلیغات ادامه دار و با برنامه، یکی از راه های موثر برای حفظ محصولات در مقابل رقباست.
– افزایش حسن نیت
تبلیغ ابزاری برای افزایش حسن نیت است. همچنین تبلیغ، تولیدکنندگان و محصولاتشان را به مردم معرفی می کند. تبلیغات مکرر و محصولات با کیفیت برتر، باعث اعتبار بیشتر کمپانی ها و افزایش حسن نیت آنها و از بین بردن نگرانی های مشتریان می شود .
– آموزش مصرف کنندگان
تبلیغات در ذات خود آموزش و پویایی را بهمراه دارد و باعث آشنایی مشتریان با محصولات جدید و تنوع کاربردشان می شود .
– از میان بردن واسطه ها
یکی دیگر از مزیت های تبلیغ ایجاد یک ارتباط مستقیم میان تولیدکنندگان و مشتریانشان است. این مساله باعث حذف دلال های بازار می شود.از همین روی، تبلیغات این فایده را دارد که مشتریان با قیمت کمتری ، محصولات را خریداری کنند.
– محصولات با کیفیت بهتر
کالاهای مختلف تحت نام های تجاری مختلف تبلیغ می شوند. کالاهای دارای نام تجاری معتبر، کیفیت استانداردی را برای مصرف کنندگان تضمین می کنند. تولیدکنندگان، محصولات با کیفیت را برای مصرف کنندگان فراهم می کنند و سعی دارند تا اطمینان آنها را نسبت به محصولات خود جلب نمایند.
– حمایت از بخش فروش
تبلیغ بصورت شگرفی از کار فروشندگان حمایت می کند. در حقیقت مشتریان با آنچه که بخش فروش به آنها پیشنهاد می دهد به وسیله تبلیغات از قبل آشنا شده اند. تلاش های بخش فروش بصورت ویژه از سوی تبلیغات موثر تکمیل می شود . این مساله بدرستی نشان از نقش مکمل تبلیغات و فروش برای یکدیگر دارد.
– فرصت های شغلی و کاهش نرخ بیکاری
تبلیغ زمینه فرصت های شغلی بیشتر را برای خبرگان و افراد زبده نظیر عکاسان تبلیغاتی، کارتونیست ها، طراحان، موسیقی دانها، مدل ها و سایر افرادی که در آژانس های تبلیغاتی مشغولند، فراهم می سازد.
– استاندارد زندگی بالاتر
تجربیات جوامع پیشرفته نشان می دهد که تبلیغ نقش عمده ای در افزایش سطح استاندارد زندگی مردم دارد. وینستون چرچیل می گوید :” تبلیغات سیطره مصرف گرایی بشر را در اذهان زنده نگه می دارد و نیازهای جدید را برای استانداردهای بهتر زندگی ایجاد می کند.”
تفاوت تبليغات و بازاريابی چيست؟
در واقع تبلیغات زیر شاخه ای از بازاریابی است و بازاریابی امری لازم برای وجود تبلیغات به حساب میاید و تبلیغات مستقل از آن عمل نمی کند. تبلیغات بخش مشخصی از محصولات و یا خدمات شما را به نمایش می گذارد. اینکه هدف هر دوی آن ها یکسان است (افزایش مشتری و فروش محصولات) شکی نیست اما در عمل این دو بطور کلی باهم متفاوتند .
تبلیغات و یا Advertising ، به اقداماتی که با صرف هزینه همراه است و توسط شرکت ها و یا ارگان های دیگر به منظور معرفی و نمایش محصولات و بیان عرضه خدمات به مشتریان فعال انجام میگیرد گفته می شود اما بازاریابی ویا Marketing
فعالیت هایی برای آموزش و تشویق کاربران به استفاده از محصولات و بهره مند شدن از خدمات شما و انتخاب شما از میان سایر رقبا است که فعالیت هایی از قبیل شناخت مشتریان، پشتیبانی و جلب رضایت مشتری برای سوق دادن استفاده مجدد از محصولات و همچنین حفظ رضایت مشتریان را شامل می شود .
فروش کالا و یا خدمات در عصر کنونی راز و رمزهای خاص خود را دارد، و باید بدانیم عصر بازاریابی سنتی پایان یافته و این حقیقتی است که باید آن را بپذیریم. جهان در حال تغییر است و نمی توان در مقابل آن ایستاد باید آن را پذیرفت و یا با آن هماهنگ شد. سازمان هایی که خود را با تغییرات وفق بدهند موفق تر هستند و شانس بیشتری برای بهره مندی از فرصتها می یابند، فرصتها هیچ وقت از بین نمی روند بلکه اگر سهل انگاری کنیم به دیگری واگذار می شود.
مزایای داشتن یک مشاور تبلیغاتی چیست ؟
حرکت در مسیر بازاریابی و تبلیغات ساده نیست. اگر به پیچ و خم های راه آگاه نباشیم محکومیم که سقوط سنگینی را متحمل شویم. در واقع مشاوره در تبلیغات نشان دهنده راهی است که یک برند برای گرفتن سهم خود در بازار، افزایش مشتری، افزایش درآمد، معرفی محصولات خود و کسب اعتبار و شهرت باید طی نماید.
داشتن مشاور، موفقیت یا عدم موفقیت شما را در زندگی رقم خواهد زد. به زبان ساده، تبلیغ راهی است برای رساندن هر چه بهتر پیام های یک شرکت و کمپانی به مشتریان خود.
برای مثال: برای تبلیغ در فضای مجازی باید ابتدا تشخیص بدهید چه وب سایت ها یا مکان هایی در اینترنت برای تبلیغات خاص شما مناسب هستند و هر مکان چقدر بازدهی خواهد داشت و چقدر باید هزینه کنید و… که در این راه نیازمند یک مشاور مسلط به تخصص سئو هستید.
مدیران نیازمند آن هستند که درکی مناسب از مقوله بازاریابی و تبلیغات داشته باشند و نیز بدانند تبلیغات اساساً یک سرمایه گذاری برای شرکت آن ها محسوب می شود و حرکت در این مسیر فقط با داشتن یک مشاور تبلیغاتی خوب امکان پذیر است.
آیا هزینه تبلیغات در شرایط بد اقتصادی برای سازمان ضروری است ؟
ممکن است یک کمپانی پیش بینی کند که اگر تبلیغات را متوقف کند و تا مدتی فروش در همان سطح پیشین باقی بماند، این توقف تبلیغاتی می تواند کمکی به اقتصاد کمپانی باشد و به همین دلیل می تواند یک تصمیم وسوسه انگیز برای مدیران آن شرکت به حساب بیاید . سوالی که در این مرحله پیش می آید این است که توقف تبلیغات تا چه زمانی می تواند تصمیمی درست باشد و نیز اینکه آیا قطع این تبلیغات تبعاتی را برای شرکت به همراه خواهد داشت؟
بدون شک کاهش بودجه تبلیغات موجب کاهش فروش و عقب ماندن از رقبا می شود ، این اتفاق دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد . تبلیغات را به عنوان بازوی اصلی افزایش فروش و توسعه ی بازار شناخته اند. در این میان، شرکت هایی که در این زمینه به ارائه ی خدمات مشغولند، با بکارگیری ابزارهای بازاریابی و تبلیغات، فرصت ها و تهدیداتی را به سازمان ها، ارگان ها و بنگاه ها تحمیل می نمایند. در شرایط اقتصاد دشوار ،کمپانی نمی تواند از پس مخارج تبلیغات خود برآید ، در اولین اقدام احتمالا به فکر قطع هزینه تبلیغات می افتد. اما آیا این راهکار مناسبی برای رسیدن به شرایط بهتر مالی است؟ اگر شرکت، تبلیغات را قطع کند و تا مدتی فروش در همان سطح پیشین باقی بماند، به نظر می رسد این توقف تبلیغاتی می تواند کمکی به اقتصاد کمپانی باشد و به همین دلیل می تواند تصمیمی وسوسه انگیز برای مدیران یک شرکت به حساب بیاید. اما آیا تا پایان راه اوضاع به همین منوال پیش خواهد رفت؟ سوالی که در این مرحله پیش می آید این است که توقف تبلیغات تا چه زمانی می تواند تصمیمی درست باشد و نیز اینکه آیا قطع این تبلیغات تبعاتی را برای شرکت به همراه خواهد داشت؟
بسیاری از مدیران شرکت ها اطلاع چندانی از عواقب توقف تبلیغات خود ندارند، چرا که فکر می کنند آن ها مشتریان ثابت خود را به دست آورده اند و از طرف دیگر می توانند با توقف تبلیغات به کاهش هزینه های خود کمک نمایند. آنچه از نظر این مدیران پنهان مانده، این است که توقف تبلیغات مانند بیماری های مرموز بسیار آرام نتایج خود را بروز خواهد داد. توقف تبلیغات باعث می شود آرام آرام مشتریان برند مورد نظر را فراموش کرده و به سمت کالاهایی بروند که هر روز در سطح شهر با تبلیغات آن ها مواجه خواهند بود، چرا که تبلیغات این باور را به مشتری می دهد که او می تواند با یک برند جدید، یک اتفاق جدید را تجربه نماید و چه بسا در این راه متوجه شود برند تازه ای که با آن آشنا شده از کیفیتی مطلوب برخوردار است و همین باعث شود کم کم برندهای پیشین را از خاطر ببرد. اینجاست که شرکتِ شکست خورده تصمیم می گیرد با از سر گیریِ تبلیغات، بار دیگر خود را در میان مشتریان خود به نمایش بگذارد که البته گاهی برای جبران این ضربه ی مهلک بسیار دیر است و ممکن است برای پیدا کردن جایگاه دوباره شرکت چندین برابر سرمایه خود هزینه نماید.

false
false
false
false

true